اخبار بازی, اخبار خارجی, معرفی و بررسی بازی‌, نقد و بررسی

بررسی بازی Starfield

بازی Starfield

بازی Starfield

سال ۲۱۵۰ محققان پیش بینی کردند که طی ۵۰ سال آینده اکسیژن موجود در اتمسفر زمین خالی شده و حیات روی سیاره دوست داشتنیمان به انتها می‌رسید. این پیش بینی ناسا و سایر شرکت‌های فضایی را وادار کرد تا برای جلوگیری از انقراض بشریت تمام تلاششان را به کار گیرند. این تلاش ۵۰ ساله ختم به ساخت تکنولوژی قدرتمندی به نام Grav Drive شد. موتوری که می‌تواند سفینه‌های فضایی را در کسری از ثانیه از منظومه‌ای به منظومه دیگر ببرد. انسان‌ها نجات پیدا کردند. روی اقصی نقاط کهکشان سیاره‌ای برای خودشان انتخاب کردند و تصمیم گرفتند تا زندگیشان را تحت شرایط جدید پیش ببرند.

 

بررسی بازی Starfield

 

داستان بازی Starfield

شما کارمند ساده یک شرکت مرتبط با معدن هستید. وظیفه شما مشخص است، واردن معدن می‌شوید و سنگ‌ها و مواد اولیه مورد نیاز را استخراج می‌کنید. بازی Starfield هم دقیقا از همینجا شروع می‌شود. وارد معدن می‌شوید و ناگهان به یک شئ عجیب می‌رسید. آن را لمس می‌کنید و بُعد جدیدی از جهان پیش چشمتان به تصویر کشیده می‌شود. جسمی که پیدا کرده‌اید نمی‌تواند ساخته دست انسان باشد و گویا هر فردی با لمس کردن آن نمی‌تواند آنچه شما دیده‌اید را تجربه کند. این تجربه کوتاه زندگی شما را تغییر می‌دهد. با گروهی به نام Constellation آشنا می‌شوید که تلاش می‌کنند راز این اجسام فضایی را پیدا کنند و متوجه ماهیتشان شوند.
سریع‌تر از آنچه تصور می‌کنید تبدیل به نیروی ارشد این گروه می‌شوید. وظیفه پیدا کردن این اجسام در نقاط مختف جهان هستی با شماست و همه طوری با شما رفتار می‌کنند که انگار ده‌ها سال همکارتان بوده‌اند. به طور کلی داستان بازی Starfield این است که راز پشت این اجسام عجیب را پیدا کنید. گرچه استودیوی بتسدا گفته بود که بیشتر از ۲۰ سال پروسه ساخت استارفیلد برایشان طول کشیده، اما احساس می‌کنم کمترین زمان را به نوشتن داستانی مناسب برای بزرگ‌ترین ساخته استودیویشان اختصاص داده‌اند. داستان بازی Starfield چیزی نیست که ۶ ماه بعد در ذهن مخاطب باقی مانده باشد و از آن یاد کند. این اولین واقعیت تلخی است که با شروع تجربه بازی Starfield متوجهش می‌شوید.

بازی Starfield

 

مزایای بازی Starfield

عظمت بازی Starfield در نگاه اول باور نکردنی است. تمام سیاره‌هایی که می‌توانید رویشان پا بگذارید، تمام آیتم‌هایی که می‌توانید با آن‌ها تعامل داشته باشید، سلاح‌هایی که پیدا کنید یا بخرید و شخصی‌سازی کنید، آدم‌هایی که با آن‌ها صحبت کنید و تجربه‌هایی که در قالب مراحل فرعی پشت سر بگذارید و… . بازی Starfield ناگهان شما را در رویارویی با تمام چیزهایی که گفتم رها می‌کند. به همین خاطر است که گذراندن چند ساعت ابتدایی و آشنا شدن با مکانیزم‌های بازی Starfield کمی بیشتر از آنچه فکر می‌کنید طول می‌کشد. اگر تجربه بازی‌های نقش آفرینی یا سایر عناوین بتسدا را نداشته باشید این چند ساعت شاید برایتان سخت بگذرد؛ اما به مرور زمان که افسار کار را دست می‌گیرید کم‌کم همه چیز برایتان معنا و مفهوم پیدا می‌کند.

این عظمت به مرور زمان و در برخی از بخش‌ها برایتان رنگ و رویش را از دست می‌دهد. بازی Starfield نیازی به ۱۰۰۰ سیاره که تعداد کمی از آن‌ها سازه‌های طراحی شده داشته باشند نداشت. اگر این تعداد به یک دهم و حتی کمتر می‌رسید و به جای دنیایی خشک و خالی از سکنه با محیط‌هایی جذاب‌ و متنوع‌تر مواجه می‌شدیم چه ایرادی داشت؟ با این وجود شهرهای بزرگی در بازی Starfield وجود دارد که می‌توانید به آن‌ها سر بزنید. تلاش شده تا هر کدام از این شهرها یک تم خاص برای خودش داشته باشد. برای مثال شهر Akila با الهام از غرب وحشی ساخته شده و Neon شما را یاد سایبرپانک ۲۰۷۷ می‌اندازد. در هر کدام از این شهرها با دریایی از NPCها و فعالیت‌های مختلف مواجه می‌شوید، اما حیف که نقشه‌ای برای نشان دادن آن‌ها به شما وجود ندارد.

 

 

ویژگی های بازی Starfield

در بازی Starfield محکوم به این هستید که حافظه تصویری خوبی داشته باشید. اولین برخورد من با شهرهای جدید معمولا ختم به گشتن نقطه به نقطه آن‌ها و وارد شدن به مغازه‌های مختلفشان می‌شد. گرچه این پروسه با لودینگ‌های زیادی همراه بود (وارد شدن به بسیاری از فروشگاه‌ها و قسمت‌های شهر با لودینگ همراه است، پس حتما روی SSD آن را نصب کنید!) و پیدا کردن مجدد مسیر در اولین ملاقات‌ها کمی سخت بود، اما ارزشش را داشت. شما نیاز دارید جای فروشگاه‌ها را بدانید تا بتوانید کوله‌باری که با لوت‌های فضایی پر می‌کنید را خالی و جیبتان را پر پول کنید. شلوغی و تنوع فعالیت‌ها در شهرهای استارفیلد را دوست داشتم. برخلاف سایر ساخته‌های بتسدا این شهرها دیگر خشک و بی‌روح نیستند، اما تا استانداردی که در رد دد ردمپشن ۲ دیده بودیم قطعا فاصله زیادی دارند.

معمولا با یک چرخ ساده در این شهرها انبوهی از ماموریت‌های فرعی برایتان آزاد می‌شود. بعضی وقت‌ها صدای بلند مکالمه دو نفر شما را به خودش جلب می‌کند و وقتی فالگوش می‌ایستید ناگهان متوجه می‌شوید که یک ماموریت فرعی برایتان آزاد شده است. ماموریت‌های فرعی بازی Starfield بزرگ‌ترین نقطه قوت بازی محسوب می‌شوند. سناریوهایی که در آن‌ها می‌بینید بعضی مواقع فوق‌العاده جذاب است. معمولا در این مراحل فرصت بیشتری برای تبدیل شدن به فضانوردی که دوست داشتید دارید.

خروجی دیالوگ‌ها با دیگران آنقدر که تصور می‌شود یا بازی تلاش می‌کند نشان دهد متنوع نیست. حتی قابلیت جدید «متقاعد کردن» نیز گرچه فوق‌العاده کاربردی است، اما در خروجی نهایی تفاوت زیادی ایجاد نمی‌کند. می‌توانید یک نفر را متقاعد کنید که با شما درگیر نشود یا او را بکشید، درنهایت جز یک Bounty یا جریمه مردم شهر متوجه چیزی نمی‌شوند و همچنان به زندگیشان ادامه می‌دهند. جای خالی دقت و وسواسی که در انتخاب دیالوگ‌های Fallout: New Vegas داشتم را به شدت در بازی Starfield حس کردم و این چیزی نبود که از جدیدترین نقش آفرینی بتسدا انتظار داشته باشم.

 

بازی Starfield

 

اطلاعاتی درباره همراهان بازی Starfield

همراهان شما در بازی Starfield یا از گروه Constellation می‌آیند و یا در ماجراجویی‌هایتان با آن‌ها آشنا می‌شوید. می‌توانید با ساخت یک Outpost روی سیاره دلخواهتان (دقیقا مانند بخش Settlement در فالوت ۴) آن‌ها را مشغول به جمع‌آوری منابع مورد نیازتان کنید. حتی می‌توانید با ارتقاء ظرفیت سفینه‌تان آن‌ها را در ماجراجویی‌هایتان همراه داشته باشید. تنها یک نفر می‌تواند در طول مراحل همراهتان باشد و همین یک نفر است که به مرور زمان با شما نزدیک‌تر می‌شود. این نزدیکی معمولا ختم به دیالوگ‌هایی مرتبط با پیشینه افراد یا شروع ماموریت‌های فرعی مرتبط با آن می‌شود. اینکه می‌توانید گروهی از افراد را دور خودتان جمع و با آن‌ها معاشرت کنید تجربه بازی را لذت‌بخش‌تر می‌کند.

 

Starfield

 

اطلاعاتی درباره سفینه های بازی Starfield

بخش دیگری که طراحی آن فوق‌العاده سوال‌برانگیز است سفینه‌های داخل بازی است. آنقدر این بخش محدود و ضعیف‌تر به نسبت No Man’s Sky طراحی شده که تمام پلیرها استفاده از Fast Travel را نسبت به استفاده از سفینه‌شان ترجیح می‌دهند. تنها زمانی می‌توانید کنترل سفینه‌تان را خودتان دست بگیرید که در مدار یک سیاره هستید. توانایی نزدیک شدن به سیاره یا خارج شدن از مدار آن را ندارید و عملا در یک جعبه نامرئی محصور هستید. برخلاف No Man’s Sky که می‌توانستید به سمت سیاره‌ها حرکت کنید و روی آن‌ها فرود بیاید، در استارفیلد عملا با یک تصویر دو بعدی مواجهید. اگر از گزینه Fast Travel‌ استفاده نکنید مجبور به تماشای ۴-۵ کات‌سین/لودینگ کوتاه و تکراری هستید تا به مقصد برسید: داخل سفینه می‌شوید، پشت سکان هدایتش می‌نشینید، از روی زمین بلند می‌شوید، در مدار وارد نقشه می‌شوید و سیاره مقصد را انتخاب می‌کنید، در مدار سیاره مقصد نقطه‌ای که می‌خواهید فرود بیایید را انتخاب می‌کنید و درنهایت روی سیاره بعدی فرود می‌آیید. این دومین واقعیت تلخیست که استارفیلد به شما نشان می‌دهد.

البته تجربه سوار شدن به سفینه‌های بازی خالی از لطف نیست. درگیری‌های خارج از فضای سیاره گرچه برخی مواقع می‌توانند به شدت اعصاب‌خوردکن باشند، اما بیشتر مواقع ختم به تجربه‌های جالبی می‌شوند. می‌توانید با از کار انداختن موتورهای یک سفینه واردش شوید و پس از یک نبرد تن به تن با نفرات آن، کاپیتانش را به زانو دربیاورید. حالا لوت و عاقبت افراد حاضر روی کشتی در دستان شماست. همچنین گستره شخصی‌سازی‌هایی که برای طراحی کشتی تان در اختیارتان قرار می‌گیرد واقعا جذاب است. اگر کمی وقت و حوصله خرج کنید می‌توانید سفینه‌های متفاوت و جذابی بسازید؛ دقیقا مانند کاری که این روزها کامیونیتی بازی به شدت درگیرش هستند.

 

Starfield

 

طراحی گان‌پلی و مبارزات بازی Starfield

طراحی گان‌پلی و مبارزات Starfield بخشی است که بتسدا باید بابت آن به خودش افتخار کند. گرچه همچنان می‌توان رگه‌هایی از انیمیشن‌های خشک و قدیمی بستدا که به نوعی امضای این استودیو محسوب می‌شود را در بازی Starfield دید، اما گان‌پلی جدیدی که در بازی می‌بینیم فوق‌العاده است. تنوع بالای سلاح‌ها، قابلیت‌هایی که می‌توانند داشته باشند و ارتقاء‌هایی که می‌توانید رویشان سوار کنید پروسه مبارزات را به خوبی تحت تاثیر قرار می‌دهند. شاید اگر هوش مصنوعی دشمنان مخصوصا از نیمه بازی به بعد به واسطه قدرتمندتر شدنشان بهبود پیدا می‌کرد Starfield چالش‌برانگیزتر و جذاب‌تر بود، اما این چیزی نیست که تجربه بازی را به هم بزند.

 

Starfield

 

نقاط ضعف بازی Starfield

از روز انتشار بازی Starfield هجمه‌های زیادی سمت جلوه‌های بصری استارفیلد روانه شده است. عملکرد فنی غیرقابل قبول بازی روی پی‌سی نیز باعث شده تا کاربرهای زیادی آن را تخریب کنند. ضعف فنی به کنار؛ استارفیلد جلوه‌های بصری خوبی دارد، اما طراحی محیط‌های آن می‌توانست متنوع‌تر باشد. اینکه بیشتر سیاره‌های بازی برهوت‌هایی مملو از جانوران عجیب هستند آینده غم‌انگیز انسان‌ها را به تصویر می‌کشد. اما بتسدا می‌توانست برای طراحی محیط‌ها کمی تنوع و زیبایی بیشتر قائل شود. حتی اگر این تنوع شامل موسیقی بازی می‌شد نیز فضاسازی آن می‌توانست متفاوت‌تر باشد. نه که موسیقی بازی در حال حاضر بد باشد، اما برخی مواقع احساس می‌کنید بارها برایتان تکرار و درنتیجه خسته‌کننده شده.

استارفیلد بازی امروز و فردا نیست. Starfield سالیان سال به لطف کامیونیتی و مادهایی که براش ساخته می‌شود زنده خواهد بود. حتی اگر پس از صدها ساعت ماجراجویی محتوای بازی را تمام کردید، تازه باید سراغ مادهایش بروید. البته برخی از این مادها حتی الان هم الزامی هستند و مواردی مانند پرفورمنس بهتر، مدیریت اینونتوری و مینی‌مپ را به بازی می‌آورند. به طور کلی بازی استارفیلد شاید نمرات درخشانی دریافت نکرده باشد و بی‌نقص نباشد، اما قطعا می‌تواند طرفداران این سبک را برای ماه‌ها سرگرم کند. برای دیدن ادامه ی اخبار مربوط به گیم کافیست تسکو را دنبال کنید.

 

دیدگاهتان را بنویسید